یه سوال
می خوام از شما دوستان مهربانم یه سوال بپرسم ببینم شما هم حس منو دارید یا من مشکل پیدا کردم روز به روز به هامان وابسته تر می شم نمی تونم از خودم جداش کنم می دونم دارم اشتباه می کنم ولی نمی تونم جدا از خودم بخوابونمش تا به خواب میره گریه می کنم چون دلم تنگ میشه البته اینو بگم اونم خیلی بیشتر از قبل به من وابسته شده اصلا اجازه نمی ده من توی آشپزخونه باشم مدام از من می خواد کنارش باشم و یا تو بازیاش شرکت کنم و یا نظاره گر کاراش باشم هر چند که قبلاً هم از دور همراهیش می کردم ولی الان دیگه باید نزدیکش باشم اگه راهکار مناسبی دارید به من پیشنهاد کنید چون می ترسم هم اون آسیب ببینه هم من عزیز مادر خیلی دوستت دارم ...
نویسنده :
مامان رزیتا
11:51